با پیشرفت و ورود شهرها به عرصه جهانی نوین و شکل گیری ساختار اجتماعی پیچیده و مدرن، جامعه شهری نیازمند پی ریزی نگرش های نوین در سیاستگذاری و برنامه ریزی است یکی از این حوزه ها سیاستگذاری، تامین حقوق شهروندی است. حقوق شهروندی بخشی از حقوق اجتماعی شهروندان است که در صدد است موانع سیاسی و اجتماعی را برطرف نماید.
شهروندی از جمله مفاهیم نویی است که به طور ویژهای به برابری و عدالت توجه دارد و در نظریات اجتماعی، سیاسی و حقوقی جایگاه ویژهای پیدا کرده است. مقوله «شهروندی» وقتی تحقق مییابد که همه افراد یک جامعه از کلیه حقوق مدنی و سیاسی برخوردار باشند و همچنین به فرصتهای مورد نظر زندگی از حیث اقتصادی و اجتماعی دسترسی آسان داشته باشند. ضمن اینکه شهروندان به عنوان اعضای یک جامعه در حوزههای مختلف مشارکت دارند و در برابر حقوقی که دارند، مسئولیتهایی را نیز در راستای اداره بهتر جامعه و ایجاد نظم بر عهده میگیرند، و شناخت این حقوق و تکالیف نقش مؤثری در ارتقاء شهروندی و ایجاد جامعهای بر اساس نظم و عدالت دارد. اسلام به عنوان یک دین فراگیر که به همه ابعاد زندگی بشر توجه نموده است، دستورات صریح و شفافی برای روابط اجتماعی انسانها دارد و نه تنها به کمال معنوی انسانها توجه نموده است بلکه به چگونگی ساختن جامعهای نمونه نیز توجه دارد. از جمله مسائل مهم حقوق شهروندی در اسلام توجه به کرامت انسانها به عنوان اشرف مخلوقات، ارزش حیات و زندگی افراد، برابری بدون توجه به نژاد، رنگ، پوست و ...، هدفمند نمودن خلفت انسانها و بیهوده نبودن زندگی انسان و به طور کلی آموزش سبک زندگی میباشد. از طرفی آموزش شهروندی نیز از ارکان اساسی زندگی اجتماعی در عصر حاضر و یکی از پایههای توسعه پایدار شهری محسوب میشود. این آموزشها باید در تقویت کیفیت زندگی اجتماعی، کیفیات محیطی شهرها و حل مسائل شهری با محوریت شهروندان باشد.
شهروندی به عنوان رویکردی است که به انواع حقوق انسانی در جامعه اشاره میکند و تعامل بین فرد و جامعه را جهت میدهد. امروزه تلاش برای توسعه و حفظ حقوق شهروندی اهمیت بنیادین خود را همچنان حفظ کرده است. این حقوق فراهم آورنده عرصههایی است که میتواند، بحث و گفتگو درباره سبک زندگی را فراهم آورد. شهروندی، پیوندهای میان فرد و جامعه را در قالب حقوق، تعهدات و مسؤولیتها منعکس می سازد و چارچوبی برای تعامل افراد، گروهها و نهادها ارائه می کند. به نظر پارکر شهروندی به عنوان رویکردی است که به انواع حقوق انسانی در جامعه اشاره می کند و تعامل بین فرد و جامعه را جهت می دهد(حاجی پور، ۱۳۸۹: ۲۰-۲۱). همچنین شهروندی دارای ماهیتی پویا است و تحقق آن برحسب شرایط در محیطهای اجتماعی متفاوت و برای افراد با پایگاههای اجتماعی متفاوت، تغییر می کند. شرایط متفاوت زندگی، وابسته به شیوه و سبک زندگی افراد است.همچنین سبک زندگی بر گرایش به حقوق مدنی، حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی تأثیر دارد. نحوه اوقات فراغت و سلیقه هنری و مصرفی نیز بر گرایش به حقوق شهروندی و شرایط آن تأثیر دارد. بخشی از این شرایط، منابع و امکانات توانمندی جامعه و تواناسازی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد چرا که به تعبیر فالکس شهروندی همیشه به منابع وابسته است این منابع که هویت افراد را شکل می دهد، تحت تأثیر مدرنیته و تغییرات اجتماعی در عصر جدید قرار دارد. گرایش به حقوق شهروندی می تواند به مثابه مذهب مدنی در جهت انسجام اجتماعی عمل کند.
توجه به حقوق شهروندی در ارتقای سرمایههای اجتماعی بسیار مؤثر است. آموزش شهروندی حائز اهمیت اساسی در زندگی است، زیرا افراد جامعه باید یاد بگیرند که به نحوی مؤثر در بهبود بخشیدن به امور گوناگون جامعۀ محلی و ملی و جهانی مشارکت کنند. آموزش شهروندی، مهمترین عامل موثر در دگرگونی طرز نگرش و رفتار بشری است که در مسیر رشد اقتصادی، بهبود کیفیت زندگی، ایجاد دانش و مهارت، تامین فرصتهای شغلی و افزایش تولید جامعه به کار گرفته میشود، از این رو در جوامع، منزلتی یگانه یافته است (رفیعی و لطفی، ۱۳۸۹: ۲). از منظر آسیبشناسانه، روشهای آموزش شهروندی در کنار دستاوردهای خود، نارساییهایی هم داشته است. در جدول شماره یک به طور گذرا به برخی از این موانع و نقصها اشاره میشود.
جدول شماره ۱: موانع و نقص¬های آموزش شهروندی در کشور
ردیف موانع و نقصهای آموزش شهروندی
۱ تبیین نشدن رویکردهای دینی و فرهنگی و حقوقی و سردرگمی همگان در اینباره
۲ مهیا نبودن بسترهای اقتصادی، مدیریتی و سیاسی برای آموزش مطلوب و اثربخش
۳ تأکید بر روشهای آموزش از سطح بالا به پایین به جای آموزشهای از پایین به بالا
۴ تاکید بر آموزش نظری و غافل از سنجش میزان سودمندی، کارآمدی و اثربخشی این آموزهها
۵ تاکیر آموزش به مقامات دولتی، کارشناسان و دستاندرکاران امور علمی و پژوهشی عدم توجه به آموزش مردم
مآخذ: (فنازاد، : ۴۳-۳۸)
مهم ترین شاخصهای اثربخشی آموزش شهروندی شامل اثربخشی از نظر موضوع است که خود شامل: مشارکت در محلات، مشارکت دینی و تربیتی، مشارکت با سازمانها، مشارکت در حمل و نقل عمومی ومشارکت مدنی. و اثربخشی از نظر سطوح که شامل: سطح آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی، سطح ایجاد توجه و انگیزة رفتاری بیشتر وسطح مشارکت عملی زیادتر با شهرداری و یا دیگر مراکز خدمات اجتماعی می شود(غلامی، ۱۳۹۱: ۹۶). بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، ضرورت پرداختن به حقوق شهروندی، سبک زندگی، کیفیت زندگی در جوامع شهری اجتناب ناپذیر است.
اهداف آموزش شهروندی
اهداف آموزش شهروندی عبارت است از: ارتقای داناییها، خواستهها و توانمندیهای شهروندان درراستای زندگی سالم و حیات اجتماعی مطلوب با تاثیر در ابعاد مختلف:
۱- بینش(ژرف اندیشی، جامع نگری، تعادل در واقع بینی و آرمانگرایی در امور شهری و سبک زندگی ایرانی و اسلامی در جوامع شهری.
۲- دانش(افزایش اطلاعات و آگاهیها و...) در ارتباط با سواد و کیفیت زندگی
۳- منش(درک متقابل، انصاف، پذیرش، انعطافپذیری، وفای به عهد، صرفه جویی، وجدان کار و...) مطابق با قوانین اسلامی
۴- روش(همیاری، تعاون و مشارکت )
۵- کنش و رفتار (رعایت نظم، انضباط اجتماعی، دقت عمل، انجام وظایف و مسئولیتها، امر به معروف و نهی ازمنکرو...)(رفیعی و لطیفی، ۱۳۸۹: ۵).
دکتر سیدرفیع موسوی ـ دکترای تخصصی برنامه ریزی شهری
منابع :
۱. رفیعی، کامبیز، لطفی، حیدر، آموزشهای شهروندی و نقش آن در تحقق و دستیابی به توسعه پایدار شهری، مطالعه موردی: منطقه ۵ شهر تهران، فصلنامه علمی و پژوهشی جغرافیای انسانی، سال دوم، شماره چهارم، ۱۳۸۹
۲. فنازاد، رضا، ضرورتهای آموزش شهروندی، فصلنامه اطلاع رسانی حقوقی.
۳. غلامی، محمدرضا، ارتقای فرهنگ شهرنشینی امکانپذیر است: نقش و ابعاد آموزش شهروندی در ارتقاء فرهنگ شهرنشینی، کتاب سمینار رسانه و آموزش شهروندی، ۱۳۹۰