نگهداری و حفاظت از محیط زیست یکی از وظایف اصلی حال و آینده است به طوری که امروز حفظ محیط زیست یکی از ارکان مهم رعایت حقوق بشر محسوب میشود زیرا محیط زیست به عنوان پدیدهای نامحدود نه فقط برای نسل امروز بلکه برای ادامه حیات آیندگان میباید حفظ شود. تولید انبوه پسماند ناشی از افزایش جمعیت و تغییر الگوهای مصرف (افزایش مواد یکبار مصرف) در جوامع شهری و روستایی موجب آلودگیهای زیست محیطی (آلودگی هوا، آب، خاک ) و در نتیجه به خطر افتادن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است که نیازمند الگوی مناسب مدیریت پسماند براساس شرایط روز و متناسب با شرایط و توان شهر می باشد. بنابراین توجه به عوامل فوق و با درنظر داشتن بسیاری از عوامل دیگر، بررسی مدیریت پسماندها به منظور حفظ ایمنی، بهداشت و محیط زیست شهری اجتناب ناپذیر مینماید. تولید پسماند جامد شهری با رشد و توسعه اقتصادی – اجتماعی بین المللی افزایش یافته است. اگر پسماند را ماده دورریزی بدانیم که باید از محیط زندگی دور شود. برای حذف این مواد از محیط زیست باید برنامه¬ریزی علمی و یکپارچه¬ای تدوین شود. امروزه بحران مواد زاید جامد شهری بهعنوان یک خطر زیستمحیطی شناخته شده است و بایستی مشابه با خطرات دیگر با آن رفتار شود، یعنی ارزیابی، کنترل و مدیریت شود تا بهطور مقتضی حذف یا کاهش یابد. مدیریت مواد زاید جامد در کشورهای درحال توسعه علاوه بر نقش موثر آن در چرخه اقتصادی، بهعنوان یکی از شاخصهای مهم توسعه در سطح کلان مطرح میباشد بنابراین امروزه شهرداریهای شهرهای مختلف جهان مواد زاید جامد شهری را از یک طرف بهعنوان یک عامل مهم در تخریب محیطزیست و از طرف دیگر بهعنوان طلایکثیف به مفهوم واقعی کلمه درک کردهاند و اقدامات گسترده و وسیعی را در زمینه کاهش تولید، استفاده مجدد و بازیافت آن بهکار گرفتهاند. تاکنون طرحهای تحقیقاتی مختلفی در زمینه مدیریت جامع پسماندهای شهری انجام شده است، اما متاسفانه استفاده مناسبی از نتایج این مطالعات صورت نپذیرفته است. چرا که این طرحها از یک طرف نگاهی کلی به موضوع پسماندشهری داشتهاند و از طرف دیگر براساس یک سری شرح خدماتی تهیه شدهاند که بیشتر حالت متمرکز داشته و انعطافپذیری لازم را در رابطه با موضوع پسماند از نگاه راهبردی ندارند. برنامههایی موجود در این طرحها در دوشهر با جمعیت، وسعت، فرهنگ متفاوت هیچ تفاوتی با هم ندارند. بنابراین این برنامهها کارایی لازم را در شهر در رابطه با موضوع پسماند ندارند. چرا که باید مبانی اصولی استراتژی پسماندهای هر شهر را سیاست و برنامه ریزی در زمینه عناصر مختلف مدیریتی همچون فرهنگ و آموزش،سیستم ذخیره سازی،حمل و دفع مواد بویژه مواردی همچون تولید کمتر(minimization) و مسئله پر اهمیت بازیافت در مرحله ی تولید از مبدأ را شکل میدهد که میبایستی همراه با تکنولوژی متناسب هر شهر مورد توجه قرار گیرد لذا برای حل این مسئله اولین اقدام شهرداریها باید تهیه و تدوین برنامه راهبردی مدیریت پسماند شهری باشد تا با استفاده از برنامههای عملیاتی که خروجی برنامه راهبردی است بتوانند از یک طرف هزینههای بخش خدمات شهری را کاهش و از طرف دیگر با بازیافت مواد زاید به درآمدزایی برای شهر و شهرداری بپردازند.
موسسههای جهانی تخمین زدند که بسیاری از مراکز شهری جهان در کشورهای در حال توسعه، ۲۰ تا ۳۰ درصد از بودجه خود را بدون هیچ گونه برنامه مدونی صرف مدیریت جامع مواد زاید شهری میکنند. این امر از یک طرف هزینههای گزافی را بر شهرداریها تحمیل کرده و از طرف دیگر تولید انواع زایدات جامد و بروز انواع ناسازگاریهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مربوط به آنها، مدیریت خدمات و پسماندهای شهری را با مشکلات عدیدهای در زمینه جمعآوری، حمل و نقل، پردازش و دفع اینگونه زایدات مواجه ساخته است. از آنجا که بیش از ۶۰-۸۰% هزینههای مدیریت مواد زائد جامد به بخش جمعآوری و حمل و نقل زایدات جامد مربوط میشود، ارزیابی و شناخت این سیستم از نگاه راهبردی و تاثیرات متقابل آن در دیگر بخشهای موظف در مدیریت پسماند، طبیعتاً نقش بسزایی را در کاهش و حل مشکلات مدیریت خدمات شهری بر عهده خواهد داشت. امر جمعآوری، دفع، بازیافت و اصولا مدیریت مواد زاید جامد در ایران با توجه به نوع و کیفیت زبالههای ایران تفاوت فاحشی با سایر کشورهای جهان دارد، لذا بکارگیری هر گونه تکنولوژی بدون شناخت مواد و سازگاری عوامل محلی کار ارزندهای نیست. وجود ۷۰ درصد مواد آلی قابل کمپوست و بیش از ۴۰ درصد رطوبت در زبالههای خانگی از یک سو و تفاوت فاحش آب و هوا و شرایط زیست در مناطق مختلف کشور با سبک و فرهنگ منحصر به خود از سوی دیگر خود دلیلی بر عدم استفاده بی رویه از تکنولوژیهای وابسته به خارج است، وجود انواع مختلف قوطیهای کنسرو، لاستیکهای مستعمل، لاشههای اتومبیل، فضولات بیمارستانها و مواد شیمیایی کارخانهها که هم اکنون در اغلب شهرها جزو لاینفک زبالههای شهری هستند به خارج از شهر در دامان طبیعت پراکنده و یا دفن می¬شوند. نتیجه این عمل، تجزیههایی است که طی سالیان دراز خطرات مهیبی را در آب و خاک منطقه بوجود آورده و موجب بیماریهای گوناگونی در انسان و حیوان و کلیه موجوداتی که در آن منطقه زندگی میکنند میشود. تجربه سالها رکود در عمل آوردن کمپوست و پرداخت هزینههای گزاف جمعآوری و دفع زباله که تنها برای شهرهای مختلف کشور روزانه حدود ۲۰ درصد بودجه شهرداریها را تشکیل میدهد نشانگر اهمیت این مسئله در برنامههای محیط زیست کشور است. داشتن برنامه و نگاه راهبردی به مسئله و شناخت جنبههای مختلف آن مسئله برای حل مشکل در بطن شهر و شهرداری از ضروریات شهرداریهای سراسر کشور محسوب میشود تا با شناخت توان شهر و شهرداری، برنامههای عملیاتی و اجرایی مدونی برای حل مسئله تهیه گردد. تا از این طریق بتوانند مدیریت پسماند شهر را در مسیر صحیحی قرار دهند. بنابراین برای کارکرد صحیح سیستم مدیریت جامع پسماند وجود برنامه ریزی راهبردی مناسب که براساس مطالعات و تحقیقات علمی و عملی و نیازهای آینده ظرفیتهای موجود، تدوین می شوند. در تمام مراحل از آغاز تا پایان و پایش مداوم و بهبود مستمر سیستم مدیریت جامع پسماند ، لازم و ضروری است.
وضع موجود مدیریت پسماند در کشوردر کشور ایران با محاسبه ۸۰۰ گرم سرانه زباله، هر روز بالغ بر ۵۰۰۰۰ تن مواد زاید جامد تولید میشود که در مقایسه با سایر کشورهای جهان با ۲۹۲ کیلوگرم زباله هر نفر در سال در حد متعادلی قرار گرفته است
به طور کلی در کشور ایران تنها ۸ درصد از زبالههای شهری بازیافت، کمپوست و مجدداً استفاده میشوند و ۹۲ درصد آن دفن میشود. از این مقدار دفع، فقط ۲۵ درصد بهداشتی و اصولی است و بقیه آنها غیر بهداشتی دفن میشوند. مهمترین و بهترین راه ساماندهی زباله، مشارکت خود شهروندان در کنترل تولید و تفکیک زباله است تا بخشی از هزینههایی که از جیب شهروندان صرف میشود، صرفهجویی شود.
در ایران اکثر ماشینآلات مورد استفاده در حمل و نقل مواد زاید از تنوع و تکنولوژی مناسب برخوردار نبوده و در سیستمهای حمل و نقل مواد زاید شهرها، بیشتر از ماشینآلات مسقف و انواع ماشینآلات دیگر و تعدادی ماشینهای مخصوص حمل زباله استفاده میشود. در حال حاضر وضعیت مدیریت پسماندها در کشور را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
۱- عدم وجود زیرساختها و تاسیسات مورد نیاز مانند: عدم وجود مراکز دفن بهداشتی، عدم وجود مراکز بازیافت بهداشتی، عدم وجود مراکز پیش تصفیه و ایمن سازی، عدم وجود سیستمهای جمع آوری و انتقال مناسب و بسیاری از موارد دیگر.
۲- عدم اطلاع ارکان مدیریت پسماند نظیر تولید کنندگان، بخش جمعآوری و غیره از مسئولیتهای مرتبط و پیامدهای نامطلوب آن مانند:گسترش آلودگی زیستمحیطی، افزایش هزینهها، افزایش مخاطرات ایمنی و بهداشتی.
۳- پیچیدگی طبقهبندی و شناسایی پسماندها برای تولیدکنندگان پسماند: مانند تعیین کدهای بازل، شناسایی خصوصیات خطرزایی پسماندها، تعیین ملاحظات نگهداری و ذخیره سازی پسماندها.
۴- ناهمگونی عملکرد بخشهای اجرایی مدیریت پسماند با قوانین مدیریت پسماند کشور مانند مدیریت متفاوت بخشهای اجرایی در هر سازمان و ناهماهنگی بین سازمانها و وزارتخانه در اتخاذ استراتژی.
۵- عدم امکان نظارت مناسب بر چرخه مدیریت پسماند مانند نبود سیستم ثبت و ضبط اطلاعات و صدور بارنامه، فقدان سیستم ردیابی و کنترل مسیر انتقال، پراکندگی و گستردگی منابع تولید پسماند، وجود سازمانهای مدیریتی مجزا و متفاوت اثرگذار بر مدیریت پسماند، وجود مشکلات گسترده در تهیه و دسترسی به اطلاعات، به روز نبودن آمار تولید پسماند و عدم وجود تفکیک و مدیریت مجزای پسماند.
۶- تداخل مسئولیت حیطههای کاری مانند عملکرد موازی و غیر فراگیر، شفاف نبودن استراتژیهای تدوین شده و استفاده از معیارهای متفاوت در شرایط یکسان
وضعیت مطلوب در مدیریت پسماندهابرای رسیدن به یک وضعیت مطلوب در مدیریت پسماندها باید با برنامههای راهبردی به سمت استقرار نظامهای آموزشی متناسب با هر شهر، عدالت زیستمحیطی از طریق اعمال مدیریت صحیح حرکت نمود که دارای شرایط زیر باشد:
۱-نظارت و کنترل؛
۲-ساخت و تجهیز ساختارهای زیربنایی؛
۳-تهیه قوانین و دستورالعملهای اجرایی در قانون مدیریت پسماندها.
مشکلات موجود در راه رسیدن به مدیریت صحیحبه طورکلی مشکلات موجود در راه رسیدن به مدیریت صحیح در مورد پسماندها را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود :
۱- مشکلات فرهنگی مانند لوکسنگری به موضوع مدیریت پسماند، فرهنگ ناکافی جداسازی و تفکیک و فرهنگ نامناسب در تولید پسماندها و بسته بندی.
۲- مشکلات اجرایی مانند نبود آموزش شهروندی مناسب، کاهش سطح اطلاعرسانی و درک آئیننامه اجرایی در لایههای مختلف مدیریتی و اجرایی، افزایش نیاز به گسترش خدمات پشتیبانی، تخصصی و آموزشی، فاصله زمانی طولانی در ارتباطات، محدودیتهای تخصصی نظیر نیروی انسانی، آزمایشگاه و ...، زمانبر بودن ساخت تأسیسات پایه مورد نیاز، دشواری ایجاد هماهنگی در لایههای مختلف سازمانی و مدیریتی و نیاز به تخصیص بودجه و اعتبارات لازم لذا توجه به مطالب فوق توجه به تدوین برنامه راهبردی مدیریت پسماند را در شهرداری ضروری ساخته است.
و...
نتیجهگیریمدیریت پسماند یکی از مهمترین چالش¬های پیش روی جوامع شهری می¬باشد که در حال تبدیل به یک مشکل جدی آلودگی به دلیل تولید کمیتهای انبوه پسماند می¬باشد .امروزه بحران مواد زاید جامد شهری بهعنوان یک خطر زیستمحیطی شناخته شده است و بایستی مشابه با خطرات دیگر با آن رفتار شود، یعنی ارزیابی، کنترل و مدیریت شود تا بهطور مقتضی حذف یا کاهش یابد. مدیریت مواد زاید جامد در کشورهای درحال توسعه علاوه بر نقش موثر آن در چرخه اقتصادی، بهعنوان یکی از شاخصهای مهم توسعه در سطح کلان مطرح میباشد. امروزه شهرداریهای شهرهای مختلف جهان مواد زاید جامد شهری را از یک طرف بهعنوان یک عامل مهم در تخریب محیطزیست و از طرف دیگر بهعنوان طلایکثیف به مفهوم واقعی کلمه درک کردهاند و اقدامات گسترده و وسیعی را در زمینه کاهش تولید، استفاده مجدد و بازیافت آن بهکار گرفتهاند. اولین و حساسترین اقدام شهرداریها در این زمینه آموزش و آگاهسازی شهروندان است تا از این طریق بتوانند از یک طرف هزینههای بخش خدمات شهری را کاهش و از طرف دیگر با بازیافت آنها به درآمدزایی بپردازند. همه موارد با ندوین برنامه ریزی راهبردی امکان پذیر میباشد. عامل دوم در کنار برنامه ریزی راهبردی جلب مشارکت مردمی است.
بزرگترین عامل موفقیت کشورهای صنعتی در پاکیزگی فضاهای شهری جلب مشارکت موثر مردم برای همکاری با شهرداری در زمینه تمیز نگه داشتن فضاهای شهری است. این موضوع مدیون فرهنگ بالای شهرنشینی و آموزش مستمر و همگانی مردم است. که به وسیله شهرداریها به صورت مستقیم و غیرمستقیم انجام میشود. بنابراین اولین و حساسترین اقدام شهرداریها را باید در زمینه مدیریت پسماند شهری آموزش و آگاهسازی شهروندان ذکر کرد. آموزش وآگاهسازی باید براساس واقعیات جامعه انجام شود. سپس با بومی¬کردن برنامههای آموزش و آگاهسازی میتوان به موفقیت این برنامهها امیدوار بود.
اقدام دومی که باید در تدوین برنامه راهبردی لحاظ گردد، قانونمند بودن وظایف مردم و شهرداری در انجام وظایفهاست. برخورد سخت با متخلف و کسانی که نظافت عمومی را رعایت نکرده و براساس ضوابط و دستورالعملهای سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهری عمل نکنند باعث میشود که رعایت بهداشت و نظافت فضاهای شهری سادهتر از آلوده کردن آنها باشد. تطبیق این قوانین، ضوابط، آییننامه و دستورالعملها با شرایط ایران به بررسیهای کارشناسانه نیازمند است که همگی در گرو ایجاد سیستمهای مدیریت مواد زاید جامد شهری با تمام ابعاد آن در شهرهای کشور است.
اقدام سوم، ایجاد شرایط فیزیکی مناسب برای شهروندان است که بتوانند بسادگی قوانین و ضوابط مربوط به نظافت شهری را رعایت کرده و زبالههای شخصی خود را در هنگام عبور از این فضاها به داخل سطل و یا ظروف معینی که بدین منظور در معابر عمومی تعبیه شده است، بیندازند. بنابراین در همه معابر و فضاهای شهری که عبور و مرور مردم زیاداست باید به تعداد کافی ظروف مناسب نصب شود. البته ضمانت اجرایی برای انداختن زباله توسط شهروند به داخل این ظروف همان آموزش، آگاهسازی و قانونمندی است. از این رو باید با انجام آموزش و ارتقای فرهنگ شهرنشینی و نیز قانونمندیهای لازم، زمینه را برای موفقیت برنامه نصب ظروف آماده کرد که در این صورت این فنآوری نیز با شرایط کشور قابل انطباق خواهد بود.
اقدام چهارم در این زمینه، مکانیزه نمودن روشهای نظافت شهری است که امروزه در کشورهای صنعتی و توسعه یافته به شدت مورد استفاده قرار گرفته است. در مکانیزه کردن پاکیزگی معابر و کوچهها باید به این نکته توجه کرد که ماشینآلات نظافت شهری باید با توجه به بافت فیزیکی و شکل کوچه و خیابان، مبلمان شهری، جدولگذاری معابر، کانالهای آبهای سطحی، رفوژها و نوع دسترسیها طراحی و ساخته شوند. در ایران هنوز استاندارد مشخصی برای این تاسیسات وجود ندارد و اصولا توسعه شهرها براساس برنامهریزیهای قبلی انجام نمیگیرد. لذا با توجه به شرایط حال حاضر تدوین برنامه راهبردی پسماند در شهرداری¬ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
پدیدآورنده : دکتر
سیدرفیع موسوی، دکترای تخصصی برنامهریزی شهری